۲۲. سیر تدوین قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: علوم قرآن
عنوان موضوع فرعي دوم: تاريخ قرآن
عنوان موضوع فرعي سوم: جمع و تدوين
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: بهاءالدين خرمشاهي
عنوان مقاله: سير تدوين قرآن
چكيده مقاله: متن مقاله: تاريخ قرآن، دو معنى دارد . نخست به عنوان يكى از علوم قرآنى ، يعنى علم و مباحث مربوط به توصيف و تحليل سرگذشت جمع و تدوين قرآن مجيد از آغاز نزول وحى تا سير هزار و چهارصد ساله كتابت و طبع آن در اعصار جديد ، دوم نفس توصيف و تحليل اين سرگذشت كه گفته شود قرآن چگونه قرآن شد . بحث اخير يعنى سرگذشت نزول و جمع و تدوين قرآن در مقاله جمع و تدوين قرآن» مطرح شده است ، و در اينجا به بحث اوّل مى پردازيم . اصطلاح تاريخ قرآن» اصطلاح نسبتاً جديدى است و شايد وضع آن از سوى اسلامشناسان و قرآن شناسان غربى باشد . زيرا پيش از قرن حاضر ، و در آثارى كه قدما در زمينه علوم قرآنى نوشته اند ، فى المثل در دايرة المعارف قرآن جامعى چون اتقان سيوطى به اصطلاح و تعبير تاريخ قرآن» برنمى خوريم . بايد توجه داشت كه نبودن اسم و اصطلاح با نبودن مصداق و مواد و منابع مربوط به اين رشته تحقيقى فرق دارد . و در عالم اسلام از همان صدر اوّل هم مواد و هم منابع و هم مباحث تاريخ قرآن وجود داشته است ، چنانكه فى المثل در صحيحين ، احاديثى درباره نحوه جمع و تدوين و كتابت قرآن و كاتبان وحى آمده است . در برهان زركشى و اتقان سيوطى مباحث بسيارى در زمينه تاريخ قرآن هست از نحوه نزول وحى و تنجيم (پاره پاره و به تدريج نازل شدن وحى) تا كاتبان وحى و ترتيب آيات و سوره ها و نامگذارى سوره ها و اينكه ترتيب و توالى آنها توفيقى ، از سوى رسول اكرم(ص) ، يا اجتهادى به ابتكار و اختيار صحابه بوده است ، و نحوه تدوين مصحف امام يا مصاحف عثمانى و مصاحف مهم ديگر چون مصحف منسوب به حضرت على(ع) ، عبدالله بن مسعود ، و ابى بن كعب و بحث قراآت و لهجات و اختلاف قراآت و رسم يعنى رسم الخط عثمانى آمده است . در دوران جديد ، تحقيقات تئودور نولدكه (۱۸۶۳ـ۱۹۳۰م) خاورشناس و اسلامشناس مشهور آلمانى ، نقطه عطفى در شناخت و نگارش تاريخ قرآن است . او اثر معروفش تاريخ قرآن را در سال ۱۸۶۰م انتشار داد . طبع بعدى و گسترش يافته اين اثر به كمك و همكارى شوالى ، برگشتراسر و پرتسل ، در فاصله سالهاى ۱۹۰۹ تا ۱۹۳۸ در لايپزيك انتشار يافت . شايد بتوان گفت اين اثر اساس نولدكه و اثر گلدزيهر درباره تاريخ تفسير قرآن ، و نيز آثار محققان ديگر چون آرتور جفرى ، ريچارد بل ، رژى بلاشر در زمينه قرآن ، همت پژوهندگان مسلمان اعم از شيعه يا سنى را به حركت درآورد . تاريخ القرآن اثر محقق نامدار شيعه ، ابو عبدالله زنجانى (۱۳۰۹ ـ ۱۳۶۰ ق) جزو نخستين تواريخ قرآن است كه مسلمانان در عصر جديد نوشته اند . كتاب القرآن» بحار الأنوار مجلسى مفصلترين مباحث مربوط به علوم قرآنى از جمله شامل مباحثى مربوط به تاريخ قرآن ، در عالم تشيع است ، كه در بخشى از مجلد نوزدهم طبع قديمى بحار الأنوار برابر با مجلدات ۹۲ و ۹۳ طبع جديد درج گرديده است . در عصر جديد مناهل العرفان ، اثر محمّد عبدالعظيم زرقانى ، و مباحث فى علوم القرآن اثر صبحى صالح مباحث عمده اى در زمينه تاريخ قرآن در بر دارد . در همين زمينه تاريخ قرآن تأليف عبدالصبور شاهين (قاهره ، ۱۹۶۶م) قابل توجه است . همچنين دو اثر محققانه و پر حجم از سه تن از قرآن پژوهان شيعه در عصر جديد ، شايان ذكر است . نخست - تاريخ قرآن نوشته مرحوم - دكتر محمود راميار (م ۱۳۶۳ش) طبع اوّل تهران ، ۱۳۴۶ش ؛ طبع دوم با افزايش و تجديد نظر ۱۳۶۲ش ، دوم - پژوهشى در تاريخ قرآن كريم نوشته دكتر سيد محمدباقر حجتى ، استاد و مدير گروه علوم قرآنى در دانشكده الهيات دانشگاه تهران . سوم ر تاريخ جمع قرآن كريم ، اثر - دكتر محمدرضا جلالى نائينى .
تاريخ قرآن ، اين عنوان نام يكى از علوم قرآنى و نيز نام چندين كتاب در قرآن پژوهى است كه در دورانِ جديد نگاش يافته اند . از آنجا كه اروپاييان اين كلمه را وضع كرده اند و بدون شك چنين وضعى حتّى اگر داراى اغراض خاصى نباشد ، حاكى از نقطه نظر و ديدگاه خاصى نسبت به قرآن است ، حساسيتهاى موافقانه و مخالفانه اى نسبت به آن پديد آمده است . حساسيتهاى موافقانه و مخالفانه اى نسبت به آن پديد آمده است . مستشرقان غالباً اين نام را پذيرفته اند و نزد خود آن را به عنوان يك امرِ اجماعى درآورده اند. پژوهشگرانِ مسلمان نيز با اينكه هر كدام در مقدمه ها و لابلاى كتابهايشان نسبت به اين عنوانِ دخيل از فرهنگ و زبانِ بيگانه اعتراض كرده اند ، امّا با توجيهاتى نه چندان صائب آن را پذيرفته و بعضاً به تقليد از اروپاييان و در واقع به اين اميد كه جاىِ خالى چنين آثارى را در فرهنگ اسلامى پر كنند ، كتابهايى در اين زمينه تأليف كرده اند. اگر چه به راحتى مى توان در بند عنوان و نام نبود و به محتواىِ كتبِ اروپاييان پرداخخت نه خرده گيرى از عنوان تاريخ قرآن» . قرآن كه در لوح محفوظ بوده (بروج ، ۳۲) به صورت يكباره در شب قدر و به صورت آيه آيه و تنجيمى در مواقع لزوم بر رسول اكرم(ص) نازل شده است . اينكه نخستين آياتى كه بر پيامبر(ص) نازل شدند ، كدام آيات بودند مورد اختلاف است ؛ امّا نظر غالب و اكثرى اين است كه آياتِ نخستين سوره قلم ، اوّلين حلقه اتصالِ ميان دنياى غيب و انسان
جبرئیل و پیامبر(ص) بوده است . پس از آن گويا فترت و وقفه اى در نزول وحى صورت گرفته كه پيامبر(ص) را سخت اندوهگين ساخته است . مدت اين دوره را پانزده روز تا سه سال گفته اند. پس از اين دوره نخستين آياتى كه بر پيامبر(ص) نازل شد ، آيات نخستين سوره مدثّر بود (بخارى ، تفسير سوره ۹۶) . از اين به بعد نزول قرآن تا آخرين روزهاىِ حيات پيامبر(ص) ادامه داشته و هر كجا لازم به دخالت مستقيم حضرت الوهيّت بوده ، دستورات و پيامهايى به پيامبر(ص) داده شده است . اهميتى كه اين كلامِ در نفوسِ مسلمانها داشته و ايقاع و تأثيرى كه بر دلهاى آنها داشته و نيز لزوم نگهدارى و حفظ كلام الهى باعث گشته تا مسلمانان پيش از هر چيز و در صورت استقامت قرآن را در سينه هايشان و براى اطمينان بيشتر و در صورت عدم استطاعتِ ذهنى بر روى لوحه ها، صحيفه ها، استخوانها ، سنگها و پوستها بنگارند . حافظه مردمنان عرب كه تا آن زمان براى از بر كردن اشعار شعراى بزرگ به كار گرفته مى شد ، اكنون مهمترين منبع و مكان مورد اطمينانِ آنها براى حفظ كلام و دستورات الهى به شمار مى رفت . تعداد اين حافظان مطابق بعضى احاديث هفت نفر (ابن مسعود ، سالم ، معاذ بن جبل ، ابى بن كعب ، زيد بن ثابت ، ابو زيد ، ابو الدرداء) و مطابق بعضى احاديث ديگر پانزده نفر بوده اند (على بن ابى طالب ، عثمان ، تميم دارى ، عبادة بن صامت ، ابو ايوب ، سعد بن عُبيد ، مجمع بن جاريه ، عبيد بن معاويه) (ر تاريخ قرآن ، راميار ، ص ۲۴۸) . در حديثى ديگر آمده است كه پيامبر(ص) فرمود : قرآن را از چهار نفر ياد بگيريد : عبدالله بن مسعود ، سالم مولى ابن حذيفه ، معاذ بن جبل و ابىّ بن كعب . اسامى اين چهار نفر به هيچ وجه به معناى حصرِ حفظ و يادگيرى قرآن از آنها نيست ، بلكه تنها به معناى تأكيد بيشتر پيامبر(ص) است . در ميانِ همه اصحاب رسول خدا و آن صورتى كه از اسامى ديديم ، هفت نفر هستند كه شهرت بيشترى در قرائت و آموزش قرآن يافته اند: على(ع) ، عثمان اُبىّ ، زيد بن ثابت ، ابن مسعود ، ابو الدرداء ، ابو موسى اشعرى ، و الّا حافظان قرآن بيش از صد نفر هستند» . (پيشين ، ص ۲۵۷) . علاوه بر حفظ ، كتابت قرآن نيز مورد تشويق پيامبر(ص) قرار گرفته و مطابق احاديث شمار آنها به چهل و پنج تن مى رسد . (پيشين ، ص ۲۶۴) . مهمترين كاتبان در دوران مكّى عبارت بودند از : خلفاى راشدين ، شرحبيل بن حسنه (م ۱۸ق) ، عبدالله بن ابى السرح (م ۳۷ق) ، خالد بن سعد ، طلحه ، زبير (م ۳۶ق) ، سعد بن ابى وقّاص (م ۵۵ق) ، عامر بن فُهيره (م ۴ق) ، علاء خضرمى ، (م ۲۱ق) ، ارقم بن ابى الارقم (م ۱۱ق) ، مصعب بن عمير ، عبدالله بن جحس (م ۳ق) و سالم مولى ابن حذيفه (م ۱۲ق) . مهمترين كاتبان در دوران مدنى عبارتند از : عبدالله بن رواحه (م ۸ق) ، ثابت بن قيس (م ۱۲ق) ، حذيفة بن يمان (م ۳۶ق) ، عبدالله بن زيد (م ۶۳ق) ، علاء بن عقبة ، محمّد بن مسلمة (م ۴۳ق) ، معاذ بن جبل ، ابو ايوب انصارى (م ۵۲ق) ، مغيرة بن شعبه (م ۵۰ق) . اينكه قرآن بر روى چه نوشته شد و نوشت افزارهاى قرآنى چه بوده اند، غالباً مورد انتقاد و توجه مستشرقان قرار گرفته است ، امّا حقّ اين است كه مطابق فهرستى كه دكتر راميار آورده اند ـ قريب به نُه فقره نوشت افزار و وسيله براى كتابت قرآن به كار مى رفته كه خود قرآن نيز از آنها نام برده است (مداد ، كتاب ، قرطاس ، صُحُف جمع صحيفه ، رق - پوست رقيق ، دِهان جمع دهن به معناى اديم و حرير كه گاهى براى نوشتن به جاى كاغذ به كار مى رفته) . علاوه بر اين در احاديث و منابع اسلامى از يازده فقره نوشت افزار و وسيله كتابت نام برده شده كه در زمان رسول الله استعمال مى شده اند (رقاع جمع رقعه : پوست يا برگ ، لِخاف جمع لِخفه : صفحه هاىِ نازك و سپيد سنگ ، عُسُب جمع عسيب : چوب بى برگ و پهن درخت خرما ، اكتاف جمع كتف : استخوانص شانه گوسفند ، اضلاع جمع ضِلع : دنده حيوانات ، اديم : تكه هاى چرم ، أقتاب جمع قتب : چوبهايى كه بر پشت شتر مى نهادند ، قراطيس جمع قرطاس ، لوح و قضيم : پوست سفيد رنگ) .
آنچه تاكنون نوشته آمد در باب جمع قرآن در زمان پيامبر(ص) در سينه ها و كتابت آنها بر روى وسايل مورد استعمال آن دوره بود . امّا اينكه آيا در زمان پيامبر(ص) قرآن به صورت مدوّن و بين الدفّتين تأليف» شده بود يا خير ، به درستى مشخص نيست . در اين باره چندين نظر وجود دارد . پاره اى از احاديث بيانگر اين هستند كه در زمان پيامبر قرآن بين الذفّتين نبوده است . مشهورترين آنها حديثى است كه بخارى در باب فضائل القرآن» آورده و خلاصه آن چنين است كه در زمان ابوبكر و وقوع جنگ يمامه بسيارى از حافظان و حاملانِ قرآن شهيد شدند و اين كار عُمر را سخت نگران كرد . از اين رو نزد ابوبكر رفت و به او پيشنهاد كرد قرآن را بين الدفّتين گرد آورد . ابوبكر نخست از پذيرفتن سر باز زد و سپس به اصرار عمر پذيرفت . اين دو به اتفاق هم نزد زيد بن ثابت رفتند كه از حافظان و كاتبان قرآن و نيز منشى و كاتب شخصى پيامبر(ص) بود . او نيز نخست از پذيرفتن سر باز زد و گفت : چگونه دست به كارى زنم كه پيامبر(ص) آن را انجام نداد .»
چگونه مرتکب بدعت شوم . و سپس با اصرار آن دو اين كار سترگ را پذيرفت . در اين باره احاديث فراوانى به دست ما رسيده . پاره اى از اين حاديث بيانگر اين مطلب است كه هر يك از صحابه براى خود صحيفه هايى گرد آورده بود و بعدها در زمان عثمان مشخص شد كه اين صحيفه ها ـ كه پاره اى به صورت يك مصحف كامل درآمده بودند ـ تفاوتهايى با يكديگر دارند . چه تفاوتهاى محتوايى و چه تفاوتهاى ترتيبى . (ر مقاله مصاحف») . نظريه ديگرى كه در ميان قرآن پژوهان طرفداران بسيارى دارد ، اين است كه در زمان پيامبر(ص) قرآن به صورت بين الدفّتين تأليف شده بود . در اين باره نيز احاديث فراوانى به دست ما رسيده . از جمله حديثى كه حاكم به سندِ صحيح از زيد بن ثابت روايت مى كند كه : ما نزد رسول خدا اوراق قرآن را تأليف مى كرديم» . (تاريخ قرآن ، دروزه ، ص ۲۸) . احاديث بسيار ديگرى در كتب معتبر حديث آمده است كه در اينجا مجال پرداختن به آنها نيست . حقّ اين است كه ميان اين دو نظريه نمى توان جمع و سازگارى برقرار كرد . مطلب مهم ديگرى كه بسيار حائز اهميت است عرضه تمامى قرآن به دستور خداوند از جبرئيل به پيامبر(ص) و از پيامبر(ص) به جبرئيل در اواخر عمر مبارك ايشان است . مطابقِ احاديث ، ابىّ بن كعب ، در اين عرضه حضور داشته است . (تاريخ قرآن ، حجّتى ، ص ۸۹) . درباره دو نظريه پيش گفته بايستى پذيرفت كه نمى توان ميان هر دوىِ آنها با اين عرضه اخير سازگارى برقرار كرد . عرضه اخير تنها با نظريه دوم سازگار است . از ميان پنج پژوهشگر مسلمان شيعى و سنّى كه كتابى تحت عنوان تاريخ قرآن» نوشته اند، سه نفر نظريه دوم (راميار ، حجتى ، دروزه) و دو نفر نظريه نخست را پذيرفته اند (زنجانى ، كُردى) . در متونِ سنّتى و كلاسيك ما معمولاً نظريه نخست مورد قبول بوده و نظريه دوم زمانى رواج يافت كه اروپاييان به انتقاد از احاديث وارده برآمدند و ش
منابع: قرآن پژوهي
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۰۷