• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کلید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مخالف


مخالف به غیر شیعه دوازده امامی از فرقه‌های مسلمان اطلاق می‌شود.
عنوان مخالف بر عموم فرقه‌های اسلامی که منکر ولایت و امامت عامة همه امامان معصوم ‌ (علیهم‌السّلام) یا بعض آنان هستند، اطلاق می‌شود. مقابل آن، شیعه دوازده امامی قرار دارد که در اصطلاح مؤمن نامیده می‌شود؛ چنان که از اعتقاد به امامت عامه معصومان ‌ (علیهم‌السّلام) به ایمان تعبیر میشود.
[۱] محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۲، ‌ص۳۷۲.
[۲] محقق سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ص٣٠٢.
[۳] تکمیل مشارق الشموس، ص٣٩٠.
[۴] خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج١، ص۴۵۷ .
[۵] وجدانی فخر، قدرت‌الله، الجواهر الفخریة، ج۱، ‌ ص۴۲۱.

از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، خمس، نکاح، قضاء و شهادات سخن گفته‌اند.



بدون شک، فرقه‌هایی که نسبت به اهل بیت ‌ (علیهم‌السّلام) اظهار دشمنی و بغض میکنند، محکوم به کفراند و احکام کفر بر آنان جاری می‌شود. در روایات از این فرقه‌ها با عنوان ناصبی یاد شده است که خوارج از آن جمله‌اند؛ لیکن سایر فرقه‌ها در صورتی که منکر ضروری‌ای از ضروریات دین نباشند، هرچند از روی جهل یا شبهه، منکر همه یا بعض امامان (علیهم‌السّلام) باشند، بنابر قول مشهور محکوم به اسلام و پاک‌اند.
[۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۵۶ - ۵۸.
[۷] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی ۱۴۱/۱.
[۸] خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۳، ص۷۷.
[۹] گلپایگانی، سیدمحمدرضا، نتائج الافکار، ص۲۴۵ – ۲۴۶.



مراد از تجهیز، غسل دادن، کفن کردن، نماز گزاردن و تدفین میت است. به قول مشهور، تجهیز مخالفی که محکوم به کفر - همچون ناصبی- نیست، واجب است.
[۱۰] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۵۸.
[۱۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۸۰.
[۱۲] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج٢، ص٣٠.
[۱۳] آملی، محمدتقی، مصباح الهدی، ج۶، ص۳۵۱.
غسل دهنده میت باید مؤمن (دوازده امامی) باشد و از مخالف جز در حال اضطرار، صحیح نیست.
[۱۴] کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۵۹.
[۱۵] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج٢، ص٣٨ – ٣٩.



بدون شک، بر عبادتهای مخالف، در آخرت ثمری مترتب نمی‌شود و عبادت کننده از آنها سودی نخواهد برد؛ لیکن در دنیا آیا صحت عبادات او مشروط به ایمان (شیعه دوازده امامی بودن) است و بدون آن باطل خواهد بود؛ بدین معنا که عبادتهای مخالف، هر چند نزد امامیه منطبق با شرایط صحت انجام گیرد، موجب سقوط اعاده و قضای آن نمی‌شود و تکلیف بر ذمه او باقی میماند یا نه؟ مسئله محل بحث است. بر قول نخست ادعای اجماع شده است.
[۱۶] محقق سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ص۳۰۲.
[۱۷] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج٣، ص٣٩.
جمعی نیز به آن تصریح کرده‌اند.
[۱۸] شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۹۴۹.
[۱۹] شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۲، ص۱۸۴.
[۲۰] موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۲۶۹.
[۲۱] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۲۴۰.
[۲۲] وحید بهبهانی، محمدباقر، مصابیح الظلام، ج۷، ص۳۷.
[۲۳] کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۳، ص۳۱۱.
[۲۴] طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۳، ص۲۹۷.
[۲۵] قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۳۱.
[۲۶] نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۸، ص۲۶.
البته در صورت هدایت یافتن مخالف به مذهب حق، اعاده عبادات انجام گرفته در زمان گمراهی -جز زکات- واجب نیست؛ هرچند قضای عباداتِ واجبِ فوت شده، واجب است.


ازدواج مرد مؤمن با زن مخالف در صورتی که محکوم به کفر نباشد، جایز، لیکن -به تصریح بــرخـــی- مکروه است. آیا ازدواج زن مؤمن با مرد مخالف جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. مشهور آن را جایز و صحیح ندانسته‌اند؛
[۲۷] شیخ طوسی، المبسوط، ج۴، ص۱۷۸.
[۲۸] شیخ طوسی، الوسیلة، ص٢٩٠.
[۲۹] ابن زهره، حمزة بن علی، غنیة النزوع، ص۳۴۳.
[۳۰] ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۲، ص۵۵۷.
[۳۱] بیهقی کیدری، محمد بن حسین، اصباح الشیعة، ص۳۹۵.
[۳۲] علامه حلی، ‌ ارشاد الاذهان، ج۲، ص۳۰.
[۳۳] علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۷، ص۳۰۱.
[۳۴] فاضل مقداد، مقداد بن عبداللّه، التنقیح الرائع، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۶.
[۳۵] صیمری بحرانی، مفلح، غایة المرام، ج۳، ص۷۵.
بلکه برخی در جانب زوج نیز، ازدواج با زن مخالف را جایز و صحیح ندانسته‌اند، مگر آنکه مستضعف باشد.
[۳۶] شیخ طوسی، النهایة، ص۴۶۳.
[۳۷] بیهقی کیدری، محمد بن حسین، اصباح الشیعة، ص۳۹۵.
[۳۸] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۲ – ۵۳.
در مقابل، برخی ازدواج با مخالف را مطلقا جایز؛ لیکن مکروه دانسته و گفته‌اند: کراهت در جانب زن مؤمن شدیدتر است.
[۳۹] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۲۵.
[۴۰] فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۱۵۰ - ۱۵۱.
[۴۱] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۰۰ – ۴۰۳.

بنابر شرط بودن ایمان، چنانچه مردی پس از ازدواج با زن مؤمن از ایمان خارج گردد و به مخالفان بپیوندد، نکاح باطل می‌شود.
[۴۲] صیمری بحرانی، مفلح، غایة المرام، ج۳، ص۷۶.



از شرایط امام جماعت و جمعه، مرجع تقلید و قاضی، مؤمن بودن است؛ از این رو، اقتدا به مخالف و نیز تقلید از مجتهد مخالف جایز نیست؛ چنانکه حکم قاضی مخالف نافذ نمی‌باشد.
علاوه بر موارد یاد شده، در شاهد و مستحق زکات
[۴۳] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۸.
و خمس
[۴۴] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵.
نیز ایمان شرط است و پرداخت آن دو به مخالف کفایت نمیکند.
احترام مؤمن، واجب و غیبت او و نیز دشنام دادن به وی، حرام است؛ لیکن احترام مخالف واجب نیست.
[۴۵] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۶۲-۶۳.

کتب مخالفان که مشتمل بر مطالب باطل، انحرافی و گمراه کننده است، از مصادیق کتب ضلال است.
تقیّه از مخالفان در موارد ضرورت جایز، بلکه واجب است از اقسام تقیّه، تقیّه مداراتی است که عبارت است از حسن سلوک و رفتار با مخالفان، حضور در نماز جماعت، تشییع جنازه و عیادت بیماران آنها.


در احکام اختلافی میان مؤمن و مخالف، مؤمن می‌تواند مخالف را بر اساس مذهبش به ترتب آثار اعمالی که انجام می‌دهد، ملزم کند. بنابر این، اگر مرد سُنّی بدون حضور شاهد زنی را به عقد خود درآورد، از آنجا که چنین عقدی بنابر مذهب او باطل است. مؤمن بر حسب قاعدة الزام می‌تواند با آن زن ازدواج کند. همچنین اگر سُنی همسر خود را در حال حیض طلاق دهد، مؤمن طبق قاعده الزام میتواند پس از اتمام عده او را به عقد خویش درآورد؛ زیرا طلاق زن در حال حیض نزد عامه صحیح است.


۱. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۲، ‌ص۳۷۲.
۲. محقق سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ص٣٠٢.
۳. تکمیل مشارق الشموس، ص٣٩٠.
۴. خوئی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج١، ص۴۵۷ .
۵. وجدانی فخر، قدرت‌الله، الجواهر الفخریة، ج۱، ‌ ص۴۲۱.
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۵۶ - ۵۸.
۷. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی ۱۴۱/۱.
۸. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۳، ص۷۷.
۹. گلپایگانی، سیدمحمدرضا، نتائج الافکار، ص۲۴۵ – ۲۴۶.
۱۰. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۵۸.
۱۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۸۰.
۱۲. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج٢، ص٣٠.
۱۳. آملی، محمدتقی، مصباح الهدی، ج۶، ص۳۵۱.
۱۴. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۵۹.
۱۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج٢، ص٣٨ – ٣٩.
۱۶. محقق سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ص۳۰۲.
۱۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج٣، ص٣٩.
۱۸. شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۹۴۹.
۱۹. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۲، ص۱۸۴.
۲۰. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۲۶۹.
۲۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۲۴۰.
۲۲. وحید بهبهانی، محمدباقر، مصابیح الظلام، ج۷، ص۳۷.
۲۳. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۳، ص۳۱۱.
۲۴. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۳، ص۲۹۷.
۲۵. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۲، ص۳۱.
۲۶. نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۸، ص۲۶.
۲۷. شیخ طوسی، المبسوط، ج۴، ص۱۷۸.
۲۸. شیخ طوسی، الوسیلة، ص٢٩٠.
۲۹. ابن زهره، حمزة بن علی، غنیة النزوع، ص۳۴۳.
۳۰. ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۲، ص۵۵۷.
۳۱. بیهقی کیدری، محمد بن حسین، اصباح الشیعة، ص۳۹۵.
۳۲. علامه حلی، ‌ ارشاد الاذهان، ج۲، ص۳۰.
۳۳. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۷، ص۳۰۱.
۳۴. فاضل مقداد، مقداد بن عبداللّه، التنقیح الرائع، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۶.
۳۵. صیمری بحرانی، مفلح، غایة المرام، ج۳، ص۷۵.
۳۶. شیخ طوسی، النهایة، ص۴۶۳.
۳۷. بیهقی کیدری، محمد بن حسین، اصباح الشیعة، ص۳۹۵.
۳۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۲ – ۵۳.
۳۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۲۵.
۴۰. فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۱۵۰ - ۱۵۱.
۴۱. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۰۰ – ۴۰۳.
۴۲. صیمری بحرانی، مفلح، غایة المرام، ج۳، ص۷۶.
۴۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۸.
۴۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵.
۴۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۶۲-۶۳.



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۷، ص۵۷۵.
۰:۰۹.



جعبه ابزار