کلید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مخالف به غیر شیعه دوازده امامی از فرقههای مسلمان اطلاق میشود.
عنوان مخالف بر عموم فرقههای اسلامی که منکر ولایت و امامت عامة همه امامان معصوم (علیهمالسّلام) یا بعض آنان هستند، اطلاق میشود. مقابل آن، شیعه دوازده امامی قرار دارد که در اصطلاح مؤمن نامیده میشود؛ چنان که از اعتقاد به امامت عامه معصومان (علیهمالسّلام) به ایمان تعبیر میشود.
از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، خمس، نکاح، قضاء و شهادات سخن گفتهاند.
بدون شک، فرقههایی که نسبت به اهل بیت (علیهمالسّلام) اظهار دشمنی و بغض میکنند، محکوم به کفراند و احکام کفر بر آنان جاری میشود. در روایات از این فرقهها با عنوان ناصبی یاد شده است که خوارج از آن جملهاند؛ لیکن سایر فرقهها در صورتی که منکر ضروریای از ضروریات دین نباشند، هرچند از روی جهل یا شبهه، منکر همه یا بعض امامان (علیهمالسّلام) باشند، بنابر قول مشهور محکوم به اسلام و پاکاند.
مراد از تجهیز، غسل دادن، کفن کردن، نماز گزاردن و تدفین میت است. به قول مشهور، تجهیز مخالفی که محکوم به کفر - همچون ناصبی- نیست، واجب است.
غسل دهنده میت باید مؤمن (دوازده امامی) باشد و از مخالف جز در حال اضطرار، صحیح نیست.
بدون شک، بر عبادتهای مخالف، در آخرت ثمری مترتب نمیشود و عبادت کننده از آنها سودی نخواهد برد؛ لیکن در دنیا آیا صحت عبادات او مشروط به ایمان (شیعه دوازده امامی بودن) است و بدون آن باطل خواهد بود؛ بدین معنا که عبادتهای مخالف، هر چند نزد امامیه منطبق با شرایط صحت انجام گیرد، موجب سقوط اعاده و قضای آن نمیشود و تکلیف بر ذمه او باقی میماند یا نه؟ مسئله محل بحث است. بر قول نخست ادعای اجماع شده است.
جمعی نیز به آن تصریح کردهاند.
البته در صورت هدایت یافتن مخالف به مذهب حق، اعاده عبادات انجام گرفته در زمان گمراهی -جز زکات- واجب نیست؛ هرچند قضای عباداتِ واجبِ فوت شده، واجب است.
ازدواج مرد مؤمن با زن مخالف در صورتی که محکوم به کفر نباشد، جایز، لیکن -به تصریح بــرخـــی- مکروه است. آیا ازدواج زن مؤمن با مرد مخالف جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. مشهور آن را جایز و صحیح ندانستهاند؛
بلکه برخی در جانب زوج نیز، ازدواج با زن مخالف را جایز و صحیح ندانستهاند، مگر آنکه مستضعف باشد.
در مقابل، برخی ازدواج با مخالف را مطلقا جایز؛ لیکن مکروه دانسته و گفتهاند: کراهت در جانب زن مؤمن شدیدتر است.
بنابر شرط بودن ایمان، چنانچه مردی پس از ازدواج با زن مؤمن از ایمان خارج گردد و به مخالفان بپیوندد، نکاح باطل میشود.
از شرایط امام جماعت و جمعه، مرجع تقلید و قاضی، مؤمن بودن است؛ از این رو، اقتدا به مخالف و نیز تقلید از مجتهد مخالف جایز نیست؛ چنانکه حکم قاضی مخالف نافذ نمیباشد.
علاوه بر موارد یاد شده، در شاهد و مستحق زکات
و خمس
نیز ایمان شرط است و پرداخت آن دو به مخالف کفایت نمیکند.
احترام مؤمن، واجب و غیبت او و نیز دشنام دادن به وی، حرام است؛ لیکن احترام مخالف واجب نیست.
کتب مخالفان که مشتمل بر مطالب باطل، انحرافی و گمراه کننده است، از مصادیق کتب ضلال است.
تقیّه از مخالفان در موارد ضرورت جایز، بلکه واجب است از اقسام تقیّه، تقیّه مداراتی است که عبارت است از حسن سلوک و رفتار با مخالفان، حضور در نماز جماعت، تشییع جنازه و عیادت بیماران آنها.
در احکام اختلافی میان مؤمن و مخالف، مؤمن میتواند مخالف را بر اساس مذهبش به ترتب آثار اعمالی که انجام میدهد، ملزم کند. بنابر این، اگر مرد سُنّی بدون حضور شاهد زنی را به عقد خود درآورد، از آنجا که چنین عقدی بنابر مذهب او باطل است. مؤمن بر حسب قاعدة الزام میتواند با آن زن ازدواج کند. همچنین اگر سُنی همسر خود را در حال حیض طلاق دهد، مؤمن طبق قاعده الزام میتواند پس از اتمام عده او را به عقد خویش درآورد؛ زیرا طلاق زن در حال حیض نزد عامه صحیح است.
• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۷، ص۵۷۵.
۰:۰۹.