• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
کلید
مشخصات فردی
نامحلیمه خاتون
کنیه بی‌بی
وفات/ شهادت قرن پنجم هجری (حدود ۴۴۳ قمری)
مدفن کرکوند، اصفهان
محل زندگی اصفهان، لنجان
پدراحمد ابن ابوالحسن
مشخصات بقعه
مکان کرکوند، اصفهان
وضعیت فعال
ویژگی‌های دیگرقرار گرفتن در ضلع شمالی شهر و مشرف بر شالیزارهای سرسبز

امامزادگان مشهور
حضرت عباس، حضرت زینب، حضرت علی‌اکبر، حضرت معصومه، حضرت شاهچراغ، حضرت عبدالعظیم حسنی، سایر امامزادگان.

بقعه بی‌بی حلیمه خاتون در ضلع شمالی شهرستان کرکوند در استان اصفهان و مشرف بر شالیزارهای سرسبز این شهر قرار دارد.
بر اساس شجره‌نامه موجود، نسب ایشان به امام موسی کاظم (علیه‌السلام) می‌رسد و وفات این بانوی بزرگوار در قرن پنجم هجری، حدود ۹ قرن پیش، در این مکان رخ داده است.



بقعه متبرکه امامزاده حلیمه خاتون (علیهاالسلام) در ضلع شمالی شهر کرکوند قرار گرفته و از دیرباز مورد توجه و توسل خیل مشتاقان و ارادتمندان اهل بیت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بوده است. اهالی منطقه، وجود این مزار شریف را منشأ آبادانی، نعمت فراوان و واسطه فیض خداوند متعال بر مردم شهر می‌دانند.
بر اساس شجره‌نامه منقوش بر سنگ مزار بانو حلیمه خاتون (سلام‌الله‌علیها)، ایشان دختر احمد ابن ابوالحسن ابن محمد ابن جعفر ابن امام موسی کاظم (علیه‌السلام) هستند که در زمان مامون الرشید عباسی و حکومت طغرل بیک سلجوقی در اواخر قرن دوم هجری و در دوران جوانی در محال اصفهان وفات یافته‌اند. در این شجره‌نامه، به موقعیت مزار نسبت به شاه سلیمان، آسیاباد (مشهور به لنجان بالا)، بابا سبز و شاه کوچک نیز اشاره شده است.
احتمال می‌رود که شهر کرکوند پس از تاریخ وفات ایشان، به دلیل قرار گرفتن در مسیر عبور کاروان‌های تجاری و نیز برخورداری از دشت‌های سرسبز و همجواری با زاینده رود، به تدریج با استقرار اقوام کوچ‌نشین، به یک آبادی متمرکز تبدیل شده باشد.


شجره‌نامه امامزاده حلیمه خاتون (سلام‌الله‌علیها) ایشان را به امام موسی کاظم (علیه‌السلام) منسوب می‌داند. در این بخش به بررسی ارتباط ایشان با امامزاده جعفر بن موسی الکاظم (علیه‌السلام) نیز پرداخته می‌شود.

۲.۱ - امامزاده جعفر بن موسی

آرامگاه امامزاده جعفر الخواری، فرزند بلافصل امام موسی کاظم (علیه‌السلام) و برادر امام رضا (علیه‌السلام)، در شهرستان پیشوا، در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد. ایشان به احتمال زیاد جد پدری امامزاده حلیمه خاتون (سلام‌الله‌علیها) کرکوند هستند.
بر کتیبه درب منبت‌کاری شده ضریح چوبی بقعه امامزاده جعفر، نام «جعفر حوازی» فرزند امام هفتم (علیه‌السلام) نگاشته شده است.
علامه بیهقی متوفای ۵۶۵ هجری قمری، که از پیشگامان علم انساب است، می‌نویسد: «جعفر بن محمد بن جعفر بن الحسن بن علی بن عمرالاشرف بن امام زین العابدین، قتله عبدالله بن عمر، عامل محمد بن طاهره بالری بسر بالری سناردک و قبره بها و صلی علیه القاضی بالری، و کان یوم قتل ابن سبع و اربعین سنه»
[۱] لباب الانساب۱: ۴۱۷.
بر اساس این گفتار، مدفن کنونی در پیشوا از آن همین امامزاده جلیل‌القدر است که در شهر ری به شهادت رسیده و در سناردک (پیشوا) مدفون شده است.
امام موسی کاظم (علیه‌السلام) نسبت به سایر ائمه (علیهم‌السلام) فرزندان بیشتری داشتند. برخی از مورخان تعداد آنان را تا ۶۰ نفر ذکر کرده‌اند
[۲] منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، ج۲، ص۲۲۳.
[۳] عمده الطالب، ابن عنبه، ص۱۸۵ – ۱۸۷.
ولی اغلب مورخان تعداد فرزندان آن حضرت را ۳۷ نفر دانسته‌اند
[۴] اعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ ابوعلی الفضل بن حسن الطبرسی، ص۳۱۲.
[۵] الارشاد، شیخ مفید، ترجمه استاد رسولی محلاتی، ج۲، ص۲۳۶.
[۶] الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ابن صباغ، علی مالکی مکی، ج۲، ص۹۶۰.
[۷] کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج۳، ص۳۸.
با مطالعه تاریخ، آنچه مسلم است، اینکه یکی از فرزندان امام کاظم (علیه‌السلام)، امامزاده جعفر است. شیخ عباس قمی نیز ایشان را از فرزندان بلافصل امام کاظم (علیه‌السلام) ذکر کرده است.
[۸] ر.ک: منتهی الآمال، ج۲، ص۲۲۳.

مؤلف کنز الانساب، تعداد فرزندان امام هفتم را ۴۲ تن ذکر کرده و نوشته است که «چون مأمون، حضرت علی بن موسی الرضا را از مدینه به شهر طوس دعوت نمود، جمله فرزندان و فرزندزادگان حضرت امام کاظم (علیه‌السلام) به تدریج از بغداد رو به ولایت خراسان نهادند، من جمله تعدادی از این بزرگواران همچون جعفر و ابراهیم و… چون به ناحیه ساوجبلاغ رسیدند، دشمنان از عقب آمدند و مجادله بسیار کردند و آخر الامر حسن بن موسی کاظم (علیه‌السلام) را شهید کردند و به بعضی هم جراحت رسیده بود و چون شب درآمد، لاعلاج روی به اطراف نهادند. اما جعفر بن موسی کاظم (علیه‌السلام) که در حین دفاع مجروح گردیده بود، در توابع ورامین به موضع سناردک (مکان فعلی) در اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.»
مؤلفان ریاض الانساب و تاریخ خوار و ورامین نیز این نکته را تأیید می‌کنند.
[۹] آشنایی با سلاله پاکان، ص۴۳ـ۴۷، (با تلخیص).

علامه نسابه، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی در جواب سؤال دو تن از علمای پیشوای ورامین درباره هویت امامزاده جعفر، این‌گونه اظهار نظر فرموده است: «امامزاده جعفر از فرزندان بلافصل حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) می‌باشند که در قریه خوار در اطراف مدینه منوره زندگی می‌کردند. جمعی از آن قریه تصمیم گرفتند به خدمت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) در مرو مشرف شوند و امامزاده جعفر را به سرپرستی خودشان انتخاب نمودند. چون ایشان عالم و دانشمند و زاهد بودند و به این قصد حرکت کردند، وقتی به ایران آمدند، مأمون حضرت رضا (علیه‌السلام) را شهید کرده بود. مأمورین مأمون، با این گروه در اطراف ساوه جنگیدند. عده‌ای از این جمع در آن درگیری شهید شدند. امامزاده جعفر در حین مبارزه با مأمورین مأمون، در این جنگ مجروح شدند و با همان حالت بدان نواحی تشریف برده و در محل سناردک در اثر همان مجروح بودن شربت شهادت نوشیدند.»
[۱۰] همان، ص۸۶.

کاتب نسخه خطی تاریخ خوار و ورامین می‌نویسد: «امامزاده جعفر در سناردک، در منزل مردی به نام جلال الدین به تاریخ ۱۵ جمادی الثانی ۲۱۷ قمری رحلت نموده است و سپس در گورستان محل مدفون شد.»
[۱۱] همان، ص۴۴.


۲.۲ - نکات مهم درباره زندگانی امامزاده جعفر

از زندگانی امامزاده جعفر (علیه‌السلام) نکات زیر به دست می‌آید:
وی از فرزندان بلافصل امام هفتم (علیه‌السلام) است و درباره مدفن وی تردیدی نیست که موضع کنونی، مدفن اوست.
درباره محل جراحت آن بزرگوار – ساوجبلاغ یا ساوه – اختلاف است. آنچه مسلم است اینکه وی در اثر شدت جراحت، در این مکان فعلی شربت شهادت نوشیده است.
شهادت امامزاده جعفر در سال ۲۱۷ قمری بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا مهاجرت سادات و علویان به سرزمین ایران را می‌توان به چهار گروه و دسته کلی تقسیم کرد:
دسته اول: سادات و علویانی که در زمان حجاج بن یوسف ثقفی به ایران مهاجرت کردند.
دسته دوم: سادات و علویانی که در زمان ولایتعهدی امام رضا (علیه‌السلام) به عشق دیدار آن حضرت به ایران مهاجرت کردند؛ ولی اغلب آنان موفق به زیارت حضرت نشدند. آنان در بین راه با شنیدن خبر شهادت امام رضا (علیه‌السلام) و در اثر درگیری با مأموران عباسی، به دست آنان شهید شدند و یا فرار کردند و بعدها در اثر بیماری از دنیا رفتند.
گروه سوم: سادات و علویانی هستند که در قیام‌های مسلحانه علیه خلفای اموی و خلفای عباسی شرکت داشتند و بعد از شکست قیامشان، از خوف خلفای عصر به ایران پناهنده شدند.
دسته چهارم: ساداتی بودند که در زمان حکومت علویان در طبرستان و گیلان به ایران مهاجرت کردند و برای همیشه ماندگار شدند.
امامزاده جعفر (علیه‌السلام) طبق اظهارات عالمان انساب، از دسته دوم به شمار می‌آید که برای دیدار برادر بزرگوارش عازم ایران شد؛ ولی در میان راه، به دست دشمنان مجروح و در اثر شدت جراحت شهید شد. اگر آن بزرگوار بعد از شهادت امام رضا (علیه‌السلام) در سال ۲۰۳ قمری مجروح شده باشد، آن وقت رحلت وی چهارده سال پس از شهادت حضرت رضا (علیه‌السلام) است که درست به نظر نمی‌رسد مگر آنکه امامزاده جعفر (علیه‌السلام) دیگری باشد که آن هم نیاز به تحقیق و بررسی کامل‌تری دارد.
اهالی محترم پیشوا معتقدند که امامزاده جعفر (علیه‌السلام) بعد از مجروح شدن، به این موضع پناه آورده و سپس شهید شده است و هم اکنون محل شهادت او را «شهیدگاه» می‌نامند و این مکان در نزد اهالی آن سامان، احترام و قداست خاصی دارد. میان شهیدگاه و محل تدفین و مرقد کنونی او، فاصله است. از تاریخ دقیق شهادت وی، اطلاعی در دست نیست؛ ولی بی گمان شهادت آن بزرگوار در بین سال‌های ۲۰۳ و ۲۰۴ قمری بوده است.

۲.۳ - دیدگاه بزرگان درباره امامزاده جعفر

مقام معظم رهبری فرموده‌اند: «مردم ورامین این امامزاده عظیم‌الشان را چون جان شیرین در برگرفته‌اند.» و افزودند: «اساساً پیشوا مرکز شهادت است. پایگاه شهادت نیکان و برگزیدگان است و برجسته‌ترین چهره شهید همین ‌بزرگواری است که این صحن و سرای به نام اوست فرزند امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) و سلاله پاک پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی فرموده‌اند: «وجود حضرت امامزاده جعفر بن موسی الکاظم (علیه‌السلام) در این منطقه ‌که ولایت اهل بیت را داشته‌اند نشانه ریشه داشتن تشیع در این منطقه است.» معظم له هنگامیکه ‌کارت دعوت آستانه که منقش به تصویر بارگاه ملکوتی امامزاده جعفر بود را رؤیت نمودند آن ‌تصویر را بوسید و فرمودند: «سلام من را به آقا امامزاده جعفر برسانید.»
آیت‌الله العظمی نوری همدانی فرموده‌اند: «شکوه صحن و سرای امامزاده جعفر نمایانگر علاقه و محبت شدید ‌اهالی آن شهر به خاندان عصمت و طهارت است.»
آیت‌الله محمودی امام جمعه محترم ورامین فرموده‌اند: «من بارها هرگاه خدمت مرحوم آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی می‌رسیدم. ایشان سراغ امامزاده جعفر (علیه‌السلام) را می‌گرفتند.»


سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا امامزاده حلیمه خاتون (سلام‌الله‌علیها) در قرن دوم می‌زیسته یا قرن پنجم هجری؟
با توجه به اینکه در شجره‌نامه ایشان از طغرل بیک سلجوقی به عنوان حاکم محلی یاد شده است، می‌توان با استدلال تاریخی، حاکم وقت در زمان حیات امامزاده را بی‌شک طغرل سلجوقی دانست که در حدود سال ۴۴۳ قمری بر اصفهان و لنجان حکومت کرده است.
ناصر خسرو (سیاح قرن پنجم قمری) در سفرنامه خود در بخش سفر به لردگان و لنجان گزارش می‌دهد:
«و اول محرم از آن جا برفتیم و به راه کوهستان روی به اصفهان نهادیم. در راه به کوهی رسیدیم، دره تنگ بود. عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است و آن را شمشیر برید می‌گفتند و آن جا آبی عظیم دیدیم که از دست راست ما از سوراخ بیرون می‌آمد و از جایی بلند فرو می‌دوید و عوام می‌گفتند این آب به تابستان مدام می‌آید و چون زمستان شود باز ایستد و یخ بندد، و به لوردغان رسیدیم که از ارجان تا آن جا چهل فرسنگ بود و این لوردغان سر حد پارس است، و از آن جا به خان لنجان (خولنجان امروزی) رسیدیم و بر دروازه شهر نام سلطان طغرل بیک نوشته دیدم و از آن جا به شهر اصفهان هفت فرسنگ بود. مردم خان لنجان عظیم ایمن و آسوده بودند هریک به کار و کدخدایی خود مشغول.»


طغرل بیک ابوطالب محمد بن میکائیل (۳۸۵۴۵۵ هجری/ ۹۹۳–۱۰۶۳ میلادی) اولین سلطان سلجوقی و مؤسس سلسله سلجوقیان است.
او به مدت ۲۶ سال بر قلمرویی مشتمل بر ایران و سرزمین‌های همجوار همچون عراق، شام و قسمتی از ارمنستان حکومت کرد و سرانجام در سن ۷۰ سالگی در طجرشت درگذشت و در ری مدفون شد.

۴.۱ - شکل‌گیری سلسله سلجوقیان

ایل طغرل، که بعدها به سبب نام نیای او، سلجوقیان نام گرفت، یکی از قبایل ترک بود که به رهبری پدربزرگ او، سلجوق، وارد ماوراءالنهر و سپس مرزهای ایران و خراسان بزرگ شد. پس از روابطی پیچیده با دیگر حکومت‌های مستقر در سرزمین‌های یاد شده، که گاهی دوستانه و زمانی خصمانه بود، توانست جایگاهی برای خویش مهیا کرده و به تعامل با خاندان‌های دیگر بپردازند. سلاجقه پس از مرگ رهبران خود، سلجوق و اسرائیل، به فرمان طغرل درآمدند و تحت رهبری او و چغری بیک به گسترش قلمرو خویش پرداختند. اگرچه در دورهٔ محمود غزنوی و با شکستی که از سوی او متحمل شدند، تا مدتی تحرکات خویش را متوقف کردند. طغرل در سال ۴۲۹ هجری/ ۱۰۳۷ میلادی، از سوی بزرگان سلجوقی به عنوان سلطان برگزیده شد و به نام او خطبه جاری گشت.
پس از مرگ محمود غزنوی و قدرت‌گیری سلطان مسعود غزنوی، سلجوقیان به رهبری طغرل، در چندین مرحله لشکر غزنویان را به هزیمت واداشتند و گاهی متحمل شکست‌هایی نیز شدند. اما سرانجام با پیروزی سلجوقیان بر غزنویان در نبرد دندانقان به سال ۴۳۱ هجری و شکست و فرار سلطان مسعود غزنوی، طومار غزنویان در خراسان و نواحی اطراف پیچیده شد و سلجوقیان به عنوان قدرت جدیدی وارد مرزهای ایران شدند و هریک قسمتی از این سرزمین را به تصرف درآوردند. در این میان طغرل با حکومت بر عراق عجم و جبال و استقرار در نیشابور به عنوان پایتخت، به بسط و گسترش سرزمین خود به کمک برادر و خویشانش مشغول شد و سلسله سلجوقیان را در ایران پایه‌گذاری نمود. طغرل همچنین پس از پیروزی در نبرد دندانقان، با همراهی با سران سلجوقی در ارسال نامه‌ای به نزد خلیفهٔ بغداد و درخواست منشور حکومت و همچنین دریافت پاسخ مساعد خلیفه، آغازگر رابطه‌ای مهم میان دو حکومت گشت.
طغرل در فاصله سال‌های ۴۳۲–۴۴۶ هجری، با توسل بر لشکرکشی و اعمال زور و یاری ابراهیم ینال، مناطق وسیعی از سرزمین ایران را به تصرف خویش درآورد. ابتدا پس از فتح ری، آن مکان را پس از بازسازی، پایتخت خویش قرار داد اما پس از تسخیر اصفهان، در سال ۴۴۳ هجری، آن شهر را به پایتختی خویش برگزید. او سپس با حمله به آذربایجان، آن سرزمین را تحت فرمان خویش درآورد و در ادامه با لشکرکشی به ارمنستان و سرزمین‌های روم شرقی، قلمرو خویش را وسعت بخشید. در این میان ابراهیم ینال نیز با لشکرکشی به روم شرقی و مناطق دیگر، بر وسعت قلمرو سلجوقیان افزود. لازم به ذکر است در ابتدای کار و پس از استقرار طغرل در ری، سرزمین‌های تحت تصرف ابراهیم به علت خون‌ریزی و رفتار ناپسند او و لشکریانش، از وی مسترد شد که منجر به طغیان او بر علیه طغرل گشت و پس از شکست او در برابر طغرل و بخشش وی توسط او، ابراهیم دگربار به خدمت در رکاب طغرل مشغول گشت.

۴.۲ - دوران حکومت و فتوحات

سال ۴۴۷ هجری، آغازگر عصر جدیدی در حکومت طغرل و سلجوقیان بود. او در این سال با قبول دعوت خلیفه و وزیر مبنی بر سفر به بغداد، صفحه جدیدی در روابط سلجوقیان و عباسیان را گشود و با سلسله اقداماتش در آن مکان، جایگاهی رفیع را کسب نمود.
طغرل در فاصله سال‌های ۴۴۷۴۵۱ هجری با به بند کشیدن ملک رحیم بویه‌ای، حکومت آل بویه در عراق را برانداخت و خطبه نیز به نامش در آن مناطق جاری گشت. وی سپس به بازسازی بغداد همت گماشت و با ازدواج دختر چغری بیک با خلیفه، روابط حکومتش را با خلافت عباسی مستحکم کرد. سپس تکریت و موصل را به تصرف خویش درآورد و در پی این اقدام، یاران بساسیری که از دشمنان او و خلیفه بود، به طغرل پیوستند. او سپس دیاربکر را تحت سلطه درآورد و سنجار را نیز تصرف نمود. او طغیان دوبارهٔ ابراهیم ینال را با شکست و قتل او در نبرد، در هم کوبید و ارسلان بساسیری را که از مخالفان خلافت عباسی و هوادار فاطمیان مصر بود را سرکوب نمود.
طغرل در فاصله سال‌های ۴۵۲۴۵۵ هجری، به ازدواج با دختر خلیفه با وجود مخالفت‌های خلیفه اقدام نمود که با اتفاقات و مشکلات فراوان انجام پذیرفت. سرانجام طغرل در سال ۴۵۵ هجری بدون داشتن جانشین، وفات یافت و سرزمینی پهناور را برای آیندگان به میراث گذاشت.

۴.۳ - شخصیت و ویژگی‌ها

طغرل را شخصیتی مذهبی و با ایمان معرفی کرده‌اند که به ساخت بناهای متعدد از جمله مسجد و مدرسه، همت فراوانی گماشت و با تعصبی که در مذهب حنفی داشت، در کنار عمیدالملک کندری، عرصه را بر دیگر مذاهب اسلامی تنگ کرده بود.
او را دارای شخصیتی عادل و بیزار از خون‌ریزی معرفی نموده‌اند که همواره از اقدامات سخت اجتناب می‌ورزید، اگرچه در تعدادی از منابع نیز به اعمال ظالمانه و ناشایست او و سپاهیانش اشاره دارند.
مهم‌ترین عامل موفقیت طغرل در تصمیمات و اقداماتش، شخصیت عمیدالملک کندری بود که با ارائهٔ راهنمایی و ایده‌های ایرانی خویش، سهم فراوانی در پیشرفت طغرل داشت. لازم به ذکر است که سلسله سلجوقیان همزمان با خلافت عباسیان نیز بوده است.


۱. لباب الانساب۱: ۴۱۷.
۲. منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، ج۲، ص۲۲۳.
۳. عمده الطالب، ابن عنبه، ص۱۸۵ – ۱۸۷.
۴. اعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ ابوعلی الفضل بن حسن الطبرسی، ص۳۱۲.
۵. الارشاد، شیخ مفید، ترجمه استاد رسولی محلاتی، ج۲، ص۲۳۶.
۶. الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ابن صباغ، علی مالکی مکی، ج۲، ص۹۶۰.
۷. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج۳، ص۳۸.
۸. ر.ک: منتهی الآمال، ج۲، ص۲۲۳.
۹. آشنایی با سلاله پاکان، ص۴۳ـ۴۷، (با تلخیص).
۱۰. همان، ص۸۶.
۱۱. همان، ص۴۴.



امامزادگان و بقاع متبرکه، برگرفته از مقاله «امامزاده بی‌بی حلیمه خاتون (علیها السلام) شهر کرکوند»، تاریخ بازیابی:۱۴۰۴/۰۶/۲۷.    

۰:۳۲.





جعبه ابزار