اتحاد دولتها (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اتحاد دولتها توافقی است میان دو یا چند کشور برای همکاری سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا نظامی، بهویژه در زمان جنگ.
این اتحادها معمولاً با قراردادها و پیمانهای مشترک شکل میگیرند، مانند پیمانهای نظامی، پولی، سیاسی و نژادی .
در نیمقرن اخیر، اتحادیههای چندجانبه اهمیت بیشتری یافتهاند و گاهی بُعد فرهنگی نیز دارند، مثل اتحادیه اروپا یا شورای اروپایی.
با این حال، برخی اتحادیهها در ظاهر پوشش همکاری دارند ولی در واقع نوعی استعمار نو محسوب میشوند.
قدرتهای بزرگ با استفاده از این پیمانها، منابع و نیروهای کشورهای کوچک را برای منافع خود بهکار میگیرند.
ظاهر این اتحادیهها احترام متقابل است، اما در باطن هدف جلوگیری از تهدید منافع قدرتهای بزرگ است.
اتحاد دولتها عبارت است از تعهد دو يا چند دولت در مقابل يكديگر براى تأمين كمكهاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى و حتى نظامى، در صورت وقوع جنگ.
اتحاد دولتها بهطور كامل مستقل، در زمينههاى مختلف مورد نظر دولتها، طى قرارداد مشترك و پيمانهاى خاصى تشكيل مىشود، از آن جمله مىتوان اتحاديههاى نظامى، مانند
پیمان ورشو و اتحاديههاى پولى مانند حوزه فرانك و حوزه دلار و اتحاديههاى سياسى مانند
بلوک شرق و
بلوک غرب و اتحاديههاى نژادى، مانند
اتحادیه عرب را نام برد.
در نيم سدۀ اخير انعقاد پيمانهاى چند جانبه و تشكيل اتحاديهها، در حيات سياسى ملل، اهميت بسيارى كسب كرده است. برخى از اين پيمانها به جز اهميت سياسى و اقتصادى از خصلت فرهنگى نيز برخوردار است، مانند اتحاديههايى كه بين كشورهاى واجد تمدن و فرهنگ مشابه، منعقد مىشود؛ از قبيل اتحاديه كشورهاى اروپايى يا شوراى اروپايى.
در كنار اين اتحاديهها، نوع ديگرى از پيمانها نيز ديده مىشود كه گرچه بهظاهر به عنوان اتحاديه و يا پوشش همكارىهاى اقتصادى و نظامى و فرهنگى تشكيل مىشود، ولى در حقيقت، سيستم مستعمراتى تغيير شكل يافتهاى بيش نيست. به عبارت ديگر به جاى سياستهاى قديم امپرياليستى و مستعمراتى، سياست جديدى به كار برده مىشود كه از پوشش توجيه كنندهاى برخوردار است.
اين اتحاديهها كه اغلب يكطرف آن قدرتهاى بزرگ سلطهجو هستند، داراى هيچ گونه پيوند معنوى و فرهنگى نبوده و بر خواستهها و تمايلات ملتها متكى نيستند و هدف نهايى آنها به كار گرفتن نيروها و امكانات كشور كوچكى در راه مقاصد و منافع امپرياليستى قدرتهاى بزرگ است.
ظاهر امر اين اتحاديهها نشاندهنده احترام متقابل است. ولى باطن كار، جلوگيرى از اصطكاكهاى ناياب و مزاحمى است كه در صورت عدم تشكيل كشورهاى عضو، ممكن است منافع قدرتهاى بزرگ را به مخاطره افكند.
نمونه اين نوع پيمانها و اتحاديهها را مىتوان در
پیمان سنتو مشاهده كرد كه بين كشورهايى با فرهنگ، قدرت و تمدن متفاوت، چون
آمریکا،
انگلستان،
عراق،
ترکیه،
ایران و
پاکستان انعقاد يافته بود.
•
عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۱، ص۹۱-۹۲.