• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أوْلیاءَ النِّعَمِ (زیارت جامعه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اوْلیاءَ النِّعَمِ
ترجمه: و صاحبان نعمت‌ها.
«اولیاء النِّعَم» به معنای صاحبان نعمت‌هاست و در زیارت جامعه کبیره به اهل بیت (علیه‌السّلام) اطلاق می‌شود؛ زیرا واسطه نزول نعمت‌های الهی‌اند. قرآن از نعمت‌های آشکار و پنهان سخن گفته و بالاترین نعمت را «قلب سلیم» دانسته است. در روایات نیز نعمت ولایت، مهم‌ترین نعمتی معرفی شده که در قیامت از آن پرسش خواهد شد.



اولیاء: جمع «ولیّ»، به معنای یار، سرپرست، مالک، صاحب: «الواو و اللّام و الیاء: اصل صحیح یدلّ علی قرب... و کلّ من ولی امر آخر فهو ولیّه».
النِّعَم: جمع «نعمت»، در لغت به معنای نرمی و نازکی؛ و در اصطلاح، به معنای مال و ثروت، رفاه و خوشی، برخورداری، فَراخیِ روزی: «النِّعمة: الخفض و الدَّعة و المال».
اهل بیت (علیهم‌السلام)، وسیله‌ای هستند که نعمت‌های الهی را برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورند. رفاه و خوشی، و سعادت دنیا و آخرت در نزد امامان (علیهم‌السّلام) است و «زیارت جامعه»، آنان را به عنوان «صاحبان نعمت» می‌شناسانَد.


خداوند، سراسر گیتی را برای انسان آفرید و نعمت‌های خود را بر او، فرو بارید. شماری از نعمت‌های الهی، محسوس‌اند که در قرآن مجید، به نعمت‌های ظاهری و آشکار، نام بُردارند و همگان، آنها را می‌یابند؛ و برخی دیگر، با دیده عقل و پس از تامّل، دریافت می‌شوند که نام قرآنی آنها، «نعمت‌های باطنی» است. این نعمت‌ها، اگرچه مانند نعمت‌های آشکار، در برابر دیده‌ها قرار ندارد؛ امّا آنان که دیده حقیقت‌بین دارند، نعمت نهان الهی را حس می‌کنند. خداوند، در تبیین نعمت‌های خود می‌فرماید:
(اَلَمْ تَرَوْاْ اَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَـوَ تِ وَ مَا فِی الْاَرْضِ وَ اَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَـهِرَةً وَ بَاطِنَةً)، آیا ندیده‌اید که خداوند، آنچه را در آسمان‌ها و زمین است، از برای شما رام کرد و نعمت‌های آشکار و نهان خویش را بر شما گسترده و فراوان کرد؟».
نعمت‌های نهان و آشکار خداوند، هم رتبه نیستند و نعمت باطنی از نعمت ظاهری، برتر است. امام علی (علیه‌السّلام) در روایتی، با برشمردن پاره‌ای از نعمت‌های خداوند، در بیان جایگاه هر یک از نعمت‌های حق می‌فرماید:
«الا وَ انَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ وَ افضَلُ مِن سَعَةِ المالِ صِحَّةُ البَدَنِ وَ افضَلُ مِنْ صِحَّةِ البَدَنِ تَقوَی القَلبِ»، بدانید که یکی از نعمت‌ها، گشایش در مال است و برتر از گشایش در مال، تن درستی است و برتر از تن درستی، پرهیزگاریِ دل است.
تندرستی و داشتن زندگی مرفّه، از نعمت‌هایی است که همه، آنها را در می‌یابند؛ امّا خردمندان، تندرستی را بر زندگی مرفّه، ترجیح می‌دهند و در هنگام بیماری، دارایی خود را می‌بازند تا سلامت جسم را باز یابند و وقتی در بروز حادثه‌ای ناگوار، ‌اندوخته‌های مادّی خود را از کف می‌دهند، خدا را سپاس می‌گویند که تنی سالم دارند. اینها نعمت‌های ظاهری است و آنان که دیده‌ای برتر دارند، ثروت و سلامت را مقدّمه رسیدن به نعمتی فراتر می‌دانند و با توسّل به درگاه احدیّت و دوستی با آل اللّه، سلامت روح و تقوا را می‌طلبند.
سلامت روح، نعمتی است که در روزگار تنهایی قیامت، ارزشمند است و هیچ ثروت و قدرتی جای گزین آن نیست:
(یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ اِلَا مَنْ اَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ)، «روزی که نه مال سود دارد، نه فرزندان؛ مگر آن که با دلی پاک و رسته [از شرک و کفر و گناه] به نزد خدا بیاید».


نعمت‌های الهی، آن سان گسترده است که حتّی بندگان نمی‌توانند آنها را شماره کنند: (وَ اِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ)، و آن‌چنان با ظرافت در اختیار آفریدگان نهاده شده است که خُردترین نعمت را هم نمی‌توان نادیده گرفت. سعدی، در دیباچه گلستان، چه زیبا آورده است:
منّت، خدای را (عزّوجلّ) که طاعتش موجب قربت است و به شکر‌اندرش مزیدِ نعمت. هر نفسی که فرو می‌رود، ممدّ حیات است و چون بر می‌آید، مفرّح ذات. پس در هر نفسی، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی، شکری واجب.
از دست و زبان که بر آید• • • • کز عهده شکرش به در آید؟
و از سویی، نظام آفرینش، در برابر تشکّر عملیِ نعمت‌ها، نعمتی فزون‌تر به سپاسگزاران، عنایت می‌نماید و آنانی که با اهل بیت (علیهم‌السّلام) ارتباط دارند و در مکتب آنان، شیوه فروتنی در برابر نعمت‌ها را آموخته‌اند، باطنی نورانی به دست می‌آورند و سرای دل را برای خدا، خلوت می‌کنند و بالاترین هدیه خداوند، یعنی قلب سالمی را دریافت می‌کنند که ذرّه‌ای جز خدا در او راه ندارد. از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده که فرمود:
«ما انعَمَ اللّهُ (عزّوجلّ) عَلی عَبدٍ اجَلُّ مِنْ انْ لا یَکُونَ فِی قَلْبِهِ مَعَ اللّهِ تَعالی غَیْرُهُ»، خداوند عز و جل، نعمتی بالاتر از این به بنده‌اش نداده است که در دلش جز خدا نباشد.
دل سالم، همه چیز را به خاطر خدا دوست دارد و از همه کسانی که خداوند دوستشان نمی‌دارد، بیزار است. قلب سالم، چون جایگاه خداست، آرام و مطمئن است؛ زیرا منشا همه اضطراب‌ها، تردید و دودلی است و وقتی دل به خدا پیوست، آرامش را از خدا می‌یابد، و از آن‌جا که در وجود حق، تردید و اضطرابی نیست، در وجود مؤمن واقعی هم تردیدی راه ندارد. آری! دل، آرام گیرد به یاد خدای:
(اَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)، «بدانید که دل‌ها به یاد خدا، آرامش می‌یابد».
مطمئن‌ترین دل‌ها، دل اهل بیت (علیهم‌السّلام) است و راه رسیدن به اطمینان کامل، دوستی با آنان است؛ چرا که امامان (علیهم‌السّلام) در میان بشر، زندگی می‌کرده‌اند و سراچه دل خود را برای غیر خدا نگشوده‌اند. بنابراین، آنان، بهترین الگو برای رسیدن به قلب سالم هستند و از راه دوستی با اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌توان خدا دوست شد:
«مَن احَبَّکُم فَقَد احَبَّ اللّهَ وَ مَن ابغَضَکُم فَقَد ابغَضَ اللّهَ»، هر کس که به شما مهر می‌ورزد، به خداوند مهر ورزیده است و هر کس که شما را به خشم در می‌آورد، خدا را به خشم آورد.


نعمت‌های الهی که رفتار آدمیان در برابر آن، پرسیده می‌شود و در آیه: (ثُمَّ لَتُسْـئلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ)؛ «سپس هر آینه، در آن روز، از نعمت‌ها پرسیده خواهید شد»، بدان اشاره شده، کدام نعمت است؟ آیا روز قیامت، از تمامی نعمت‌ها می‌پرسند یا از برخی نعمت‌ها؟
در روایت آمده که امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
«انَّ اللّهَ اکرَمُ مِنْ ان یَساَلَ مُؤمِنا عَنْ اکلِهِ وَ شُربِهِ»، خداوند، بزرگوارتر از آن است که از خوردنی و نوشیدنیِ مؤمن بپرسد.
و در حدیث دیگری آمده است که: ابوخالد کابلی، خدمت امام باقر (علیه‌السّلام) می‌رسد و غذایی را که برای امام (علیه‌السّلام) آورده بودند، با ایشان می‌خورَد. وقتی غذا تمام می‌شود، امام (علیه‌السّلام) می‌پرسد: «ابو خالد! غذای ما چگونه بود؟». می‌گوید: غذایی پاکیزه‌تر و خوشمزه‌تر از آن، ندیده بودم؛ امّا هنگام خوردن، به یاد آیه (لَتُسْـئلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ) افتادم. امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
«لا انَّما تُسالونَ عَمّا انتُم عَلَیهِ مِنَ الحَقِّ»، نه. از آن حقّی که شما بر آن استوارید، پرسیده می‌شوید.
اصطلاح «نعیم»، همه نعمت‌های الهی را در بر می‌گیرد؛ امّا پرسش اصلی، از نعمت ولایت است؛ زیرا پرسشی کلیدی است و هر که رفتار خود را مطابق رفتار اهل بیت (علیهم‌السّلام) تنظیم نماید، سایر نعمت‌های الهی را پاس می‌دارد و در نتیجه، به والاترین نعمت‌های الهی (که قلب سلیم است)، دست می‌یابد.


۱. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللّغة، ج۶، ص۱۴۱.    
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۷۹.    
۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰.    
۴. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۲۰۳    
۵. سید شریف رضی، نهج البلاغة ن حسون، حکمت ۳۷۸.    
۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۸.    
۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۹.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۱۸.    
۹. منسوب به امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، التفسیر الامام العسکری (علیه‌السلام،) ص۳۲۸، ح۱۸۲.    
۱۰. رعد/سوره۱۳، آیه۲۸.    
۱۱. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، تفسیر قرآن ناطق، ص۴۷۴.    
۱۲. تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۸.    
۱۳. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۳۹۹، ح۸۱.    
۱۴. تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۸.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۲۸۰، ح ۵.    



محمدی ری شهری، محمد، تفسیر قرآن ناطق، ص۱۱۲-۱۱۶.    






جعبه ابزار