کنانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد بن ابرهیم کنانی (م
۵۶۲ هـ.ق) ادیب، واعظ، قاری، فقیه، اصولی، متکلم و شاعر برجسته
مصری بود.
او با وعظهای شیرین خود شهرت داشت و مردی زاهد و پرهیزکار بود که بیشتر بر
مذهب شافعی قرار داشت.
هرچند آرا و انتسابهای دیگری نیز درباره او ذکر شده است.
نزد استادانی چون ابوالحسن فرّاء موصلی و علی بن ابراهیم بغدادی دانش آموخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.
مهمترین اثرش دیوان بزرگ شعری است که بیشتر به زهد و دینداری اختصاص دارد و بخشی از آن را
صفدی نقل کرده است.
در ۹
ربیعالاول ۵۶۲ (هجری قمری) در مصر درگذشت و ابتدا در کنار قبر شافعی دفن شد، اما در عهد صلاحالدین ایوبی به سفح المقطم منتقل گردید.
ابوعبداللّه محمد بن ابراهیم بن ثابت انصاری کنانی مصری معروف به
ابن کیزانی ادیب، واعظ، قاری، فقیه، اصولی، متکلم و شاعر مشهور مصری بود.
به گفته
ابن خلّکان به آن علت که بعضی از اجدادش به ساخت و فروش کوزه اشتغال داشتهاند به «ابن کیزانی» معروف گردیده است.
ابوعبداللّه استادانی مانند ابوالحسن فرّاء موصلی،
علی بن ابراهیم بغدادی،
حسن بن محمد بن حسن جیلی و ابوطاهر محمد بن محمد داشت.
مصری همچنین شمار بسیاری نیز از او روایت کردهاند.
محمد بن ابراهیم که
ابن تغری بردی دربارهاش گوید: او زبانی شیرین در موعظه داشته و کلام او در قلبها مینشست.
وی همچنین مردی زاهد و پرهیزکار و بر مذهب شافعی بود که به قدیم بودن افعال بندگان اعتقاد داشت و طایفهای در مصر منسوب به او و معتقد به عقاید او هستند.
برخی او را از بزرگان
مذهب حنبلی دانستهاند.
زرکلی نیز میگوید ایشان از
معتزله بوده و فرقه کیزانیّه از صوفیه مصر، منسوب به او بودهاند.
انصاری دیوان بزرگی در شعر از خود به جا گذاشت که بیشتر آن درباره زهد و دینداری میباشد.
صفدی بسیاری از اشعار او را نقل کرده است.
ابن کیزانی در شب سه شنبه نهم ربیع الاول ۵۶۲ (هجری قمری) در مصر از دنیا رفت و در قرافه الصغری در کنار قبّه
محمد بن ادریس شافعی دفن شد.
ولی بعدها در ایام سلطان صلاحالدین ایوبی، شیخ نجمالدین خبوشانی به این بهانه که زندیقی (کیزانی) در مجاورت صدّیقی (شافعی) قرار گرفته، او را از آنجا بیرون آورده و در مکان دیگری در قرافه به نام «سفح المقطّم» دفن کرد.
ابن خلکان گوید: قبر او در آنجا معروف است و من به کرّات به زیارت او رفتهام.
(دیگر منابع:
)
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «محمد بن ابرهیم کنانی»، ج۴، ص۳۷۷-۳۷۸.