• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فتح بن محمد قیسی (۴۸۰ ـ ۵۲۸ هـ.ق) ادیب و فاضل و شاعر بود.
پس از طی مراحل علمی و کسب تجربه، به وزارت منصوب گردید.
این انتصاب به احتمال زیاد از طرف ابواسحاق ابراهیم بن یوسف بن تاشفین بود.
ابن خاقان در نگارش مهارت داشت و مورد تحسین تراجم‌نویسان قرار گرفت.
برخی او را مجنون و برخی دیگر او را شاعر و ادیب نافذ و مفید می‌دانستند.
وی نزد دانشمندانی چون ابوبکر بن سلیمان قصیره و ابن عیسی بن لبانه تحصیل کرد و به شهرهای مختلف اندلس سفر کرد.
رفتارهای ناشایست و مصرف شراب باعث ترسیم چهره منفی او و اختلاف با قاضی عیاض شد.
کتاب قلائد العقیان،دایة المحاسن و غایة المحاسن، کنز الفوائد، مطمح الأنفسو غالب السلطانیات از جمله آثار وی هستند.
به دلیل هجو برخی بزرگان در اشعارش و برخوردهای سیاسی، در سال ۵۲۸ (هجری قمری) یا سال‌های نزدیک به آن، به دستور علی بن یوسف بن تاشفین کشته شد.



ابونصر فتح بن محمد بن عبداللّه (عبیداللّه) بن خاقان قیسی اشبیلی معروف به ابن خاقان از اهالی اشبیلیه از دیار مغرب اسلامی است که در سال ۴۸۰ (هجری قمری) متولد شد.
و پس از گذراندن مراحل علمی و به دست آوردن تجربه از طرف یکی از حکام منطقه به وزارت نیز منصوب گردید. ازآنجاکه وی کتاب قلائد العقیان را برای ابواسحاق ابراهیم بن یوسف بن تاشفین می نویسد به احتمال فراوان از طرف این حاکم به وزارت رسیده بود.
وی ادیب و فاضل و شاعر بوده و در اشعار خود برخی بزرگان را هجو کرده بود. گویا این امر باعث بدگویی از وی و همچنین قتل وی گردید؛ ازاین رو برخی او را مجنون دانسته که در شعرش غیر از چیزهای باطل مطلب دیگری نیست. ولی برخی دیگر همان طور که گفته شد از او تمجید و تعریف کرده و کلامش را نافذ و آثارش را پرفایده دانسته اند.
همچنین به شهرهای گوناگون اندلس سفر کرد. گویند شهری در اندلس نمانده بود که ابن خاقان به آن سفر نکند. هرزگویی اش مرتبه او را تنزل داد و همچنین نقل شده وی در پرهیز از محرمات مجد نبوده؛ لذا وقتی که در مجلسی وارد می شود که قاضی عیاض هم در آن بوده و معلوم می شود وی شراب خورده است، بعد از ثابت شدن، این قاضی دستور حدّ را جاری می‌کند و از این زمان میانه قاضی و ابن خاقان به هم می خورد.
وی در نگارش تبحر فراوان داشت؛ ازاین رو مورد تعریف و تمجید تراجم نویسان نیز واقع شد؛


قیسی نزد افرادی همچون ابوبکر بن سلیمان قصیره و ابن عیسی بن لبّانه و ابوجعفر بن سعدون کاتب و شماری دیگر از دانشمندان عصر خود دانش آموخته بود.


ابن خاقان دارای آثاری است که عبارت‌اند از: • قلائد العقیان فی محاسن الاعیان که در کتاب مذکور جمع بسیاری از شعرای مغرب اسلامی را ذکر کرده و برای هر یک زندگینامه‌ای نوشته است، همچنین برخی از حکام شعردوست و ادب پرور را هم ذکر کرده است؛
[۱۲] عمر موسی، عزالدین، عصر المرابطون و الموحدون فی الغرب، ج۱، ص۴۴۳.
• بدایة المحاسن و غایة المحاسن؛ • کنز الفوائد؛ • مطمح الانفس و مسرح التأنس فی ملح اهل الاندلس که کتابی پرفایده، ولی کمیاب بوده؛ • السلطانیات شماری نامه به حکام و علمای بزرگ و فرزندان خود است.


اشبیلی نیز همچون بسیاری از اهل علم، گرفتار غضب حکام شده و در سال ۵۲۸ (هجری قمری) به دستور علی بن یوسف بن تاشفین ـ برادر ابراهیم ـ حاکم منطقه با جداکردن سر از بدن، به قتل رسید.
البته در تاریخ قتل وی نقل های دیگری نیز وارد شده است؛ چنان که برخی آن را سال ۵۲۹ (هجری قمری)، سال ۵۳۳ (هجری قمری)، سال [سال ۵۳۵ هجری قمری [|۵۳۵]] (هجری قمری) و ۵۵۵ (هجری قمری) نقل کرده‌اند.
 
۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۳۴.    
۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۱۴.    
۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۵، ص۲۱۶۳.    
۴. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۷۶.    
۵. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۷۶.    
۶. ابن الخطیب، محمد بن عبدالله، الاحاطة فی اخبار غرناطه، ج۴، ص۲۰۹.    
۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۷۶.    
۸. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۴.    
۹. مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۷، ص۳۰.    
۱۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۳۴.    
۱۱. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۷۶.    
۱۲. عمر موسی، عزالدین، عصر المرابطون و الموحدون فی الغرب، ج۱، ص۴۴۳.
۱۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۱۴.    
۱۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۳۴.    
۱۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۳۴.    
۱۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۱۴.    
۱۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۷۶.    
۱۸. مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۷، ص۳۰.    
۱۹. ابن الخطیب، محمد بن عبدالله، الاحاطة فی اخبار غرناطه، ج۴، ص۲۰۹.    
۲۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۳۴.    
۲۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۴.    
۲۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۵، ص۲۱۶۳.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۰۷.    
۲۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۳۶، ص۳۸۷.    
۲۵. کتبی، محمد بن شاکر، عیون التواریخ، ج۱۲، ص۳۶۴.
۲۶. بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۶، ص۱۰۶.
۲۷. خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون،    
۲۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۱۳۵۴.    
۲۹. کحاله، عمررضا، معجم المولفین، ج۴۳، ص۵۳۵.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «فتح بن محمد قیسی »، ج۴، ص۲۵۸-۲۵۹.






جعبه ابزار