نقض مکسور، ابطالعلّتقیاس از طریق عدم تأثیر یکی از دو جزء علت و ... نقض جزء دیگر میباشد. ... تعریف ... نقض مکسور، از مبطلاتعلت ... در قیاس بوده و به معنای عدم ... در مقام اشکال میگوید: علتقیاس مستدل، مرکب از دو جز ...
موجب علت به پذیرش علتقیاس مستدل بدون قبول حکم استنتاجی ... شود و از مبطلاتعلتقیاس می باشد. ... تعریف ... موجب علت، عبارت است از ... این تمام مطلب نیست، بلکه علتهای دیگری در مسئله وجود ... ، ص816، برگرفته از مقاله «موجب علت». ... مبطلات_علت
نقض علت به ابطالقیاس مستدل از طریق وجود علّت ادعایی بدون وجود معلول «حکم ... و در اصطلاح، نقض علت، از مبطلاتقیاس بوده و عبارت است از ... وجود وصفی که مستدل، علت بودن ...
... قیاس برای اثبات حکمی مخالف حکم اصل گویند. ... تعریف ... قلب، از مبطلاتعلت ... در قیاس بوده و به معنای اثبات ... هم چون «بیضاوی» قلب را مبطلعلیت میدانند؛ به این بیان ... مبطلات_علت
... باشد. ... تعریف ... معارضه، از مبطلاتعلت در قیاس بوده و به این معنا ... رکن وضو است با غَسل قیاس نموده و حکم کند ... و علت در قیاس معترض با اصل و علت در قیاس مستدل تفاوت ... آن، اعتراض به اصل و علتقیاس خود او است، اما ... مبطلات_علت
... قیاس از حکمتِ اعتبار شده اطلاق میشود. ... تعریف ... کسر، از مبطلاتعلت ... در قیاس بوده و به معنای تخلف ... حکم قیاس از حکمتی است که ... من الحکم، هل هو مبطل للعلة ... مبطلات_علت
... تعریف ... فرق، از مبطلاتعلت در قیاس شمرده میشود و به ... مجرای طبیعی موجب نقض و بطلان وضو میگردد، اختلافی ... گردد. به این قسم « قیاس مع الفارق » گفته میشود ... او میشود، و قیاس «حنفی» را مع الفارق ... فرق و نیز مبطل بودن آن برای قیاس اختلاف نمودهاند ...
... چینش قیاس فقهی به صورت غیر صالح ... تعریف ... فساد وضع، از مبطلاتعلت در قیاس به شمار آمده و به ... معنای تنظیم هیئت قیاس است، به گونهای ... بیان دیگر، پذیرش مبنایی در قیاس است، که صلاحیت بنای ... مبطلات_علت
قلب القلب، ابطال « قلب » مبطلعلت در قیاس فقهی از طریق اقامه « ... توضیح ... گاهی مستدل از راه قیاس ، مطلبی را اثبات می ... زیرا در حقیقت، اصل قیاس را از قلب محفوظ می ... در قلب، زیادت در علت جایز نیست، به خلاف معارضات ... مبطلات_علت
مبطلاتعلت، امور کاشف از عدم علت وصف در قیاس فقهی میباشد. ... تعریف ... اموری ... علیت وصف در قیاس میباشد، مبطلاتعلت نامیده میشود؛ به بیان دیگر، مبطلاتعلت ... در قیاسی خاص، صلاحیت علت بودن را ندارد. ... تعابیر دیگر ... به مبطلاتعلت، قوادح علت ...