• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم اقرار (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم اقرار
۸۲۶. لزوم اقرار به حق دیگران، علیه خویش:
«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین... فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق...؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده‌ای از روی عدالت ، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن - همان طور که خدا به او تعلیم داده - خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند...»
«یـایها الذین ءامنوا کونوا قومین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم...؛ای کسانی که ایمان آوردهاید کاملا قیام به عدالت کنید، برای خدا گواهی دهید اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما یا پدر و مادر یا نزدیکان شما بوده باشد...»
۸۲۷. وجوب پایبندی انسان، به اقرار و تعهدات خویش:
«یـایهاالذین ءامنوا اطیعوا الله... • ولا تکونوا کالذین قالوا سمعنا وهم لا یسمعون؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت خدا ...راکنید...• و همانند کسانی نباشید که می‌گفتند: شنیدیم ولی در حقیقت نمی‌شنیدند.»
این تعبیر جالبی است که قرآن درباره کسانی که می‌دانند ولی عمل نمی‌کنند و می‌شنوند ولی ترتیب اثر نمی‌دهند و ظاهرا در صف مؤمنانند ولی مطیع فرمان نیستند ذکر کرده است، می‌گوید: آنها گوش شنوا دارند الفاظ و سخنان را می‌شنوند و معانی آن را می‌فهمند اما چون بر طبق آن عمل نمی‌کنند گوئی اصلا کر هستند، زیرا همه این مسائل مقدمه عمل است و هنگامی که عمل نباشد مقدمات بی فایده است.
درباره اینکه این افراد که قرآن می‌گوید دارای چنین صفتی هستند و مسلمانان باید بهوش باشند که مثل آنها نشوند چه اشخاصی می‌باشند؟ بعضی احتمال داده‌اند منظور منافقانی هستند که خود را در صف مسلمانان جا زده بودند و بعضی گفته‌اند اشاره به گروهی از یهود می‌باشد و بعضی اشاره به مشرکان عرب دانسته‌اند، ولی هیچ مانعی ندارد که همه گویندگان بدون عمل، از این گروههای سه گانه، در مفهوم آیه وارد باشند.
۸۲۸. لزوم اقرار انبیا به پیمان خداوند در باره ایمان به پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم):
«واذ اخذ الله میثـق النبیین لما ءاتیتکم من کتـب وحکمة ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به ولتنصرنه قال ءاقررتم واخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا وانا معکم من الشـهدین؛و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند ، از پیامبران (و پیروان آنها)، پیمان موکد گرفت، که هر گاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‌کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکد بستید؟ گفتند: (آری) اقرار داریم! (خداوند به آنها) گفت: پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم.»
در حقیقت همانطور که پیامبران و امتهای بعد موظف‌اند نسبت به پیامبران گذشته و آیین آنها احترام بگذارند و اصول آنها را محترم بشمرند پیامبران و امتهای پیشین نیز نسبت به پیامبران بعد از خود چنین وظیفه‌ای داشته‌اند، در آیات قرآن کرارا اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است و این آیه نمونه زنده ای از آن است.
فراموش نکنیم که میثاق در اصل از ماده وثوق به بعضی اطمینان و اعتماد گرفته شده به همین دلیل به پیمانهای موکد که مایه اطمینان است میثاق گفته می‌شود البته گرفتن پیمان از پیامبران همراه با گرفتن پیمان از پیروان آنها است و موضوع پیمان این بود که اگر پیامبری بیاید که دعوت او هماهنگ با دعوت آنان باشد و نشانه‌های او با آنچه در کتب آسمانی آنها آمده موافق باشد (و به این ترتیب حقانیت او ثابت گردد) باید نه تنها به او ایمان بیاورند بلکه به یاری اش برخیزند.
۸۲۹. نفوذ اقرار انسان علیه خویشتن:
«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ولا یاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق...؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده‌ای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن - همان طور که خدا به او تعلیم داده - خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند...»(واگذاری املای سند دین به مدیون «و لیملل الذی علیه الحق» ظاهرا حاکی از نفوذ اقرار وی بر خویشتن است.)
«واذ اخذ الله میثـق النبیین لما ءاتیتکم من کتـب وحکمة ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به ولتنصرنه قال ءاقررتم واخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا وانا معکم من الشـهدین• فمن تولی بعد ذلک فاولـئک هم الفـسقون؛و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند، از پیامبران (و پیروان آنها)، پیمان مؤکد گرفت، که هر گاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‌کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکد بستید؟ گفتند: (آری) اقرار داریم! (خداوند به آنها) گفت: پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم•پس کسی که بعد از این (پیمان محکم)، روی گرداند، فاسق است.»
«یـایها الذین ءامنوا کونوا قومین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم...؛ای کسانی که ایمان آوردهاید کاملا قیام به عدالت کنید، برای خدا گواهی دهید اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما یا پدر و مادر یا نزدیکان شما بوده باشد...»
«واذ اخذ ربک من بنی ءادم من ظهورهم ذریتهم واشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیـمة انا کنا عن هـذا غـفلین؛ به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم ، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود: ) آیا من پروردگار شما نیستم؟! گفتند آری، گواهی می‌دهیم (چرا چنین کرد؟) برای اینکه در روز رستاخیز نگوئید ما از این غافل بودیم (و از پیمان فطری توحید و خداشناسی بیخبر).»
«تکاد تمیز من الغیظ کلما القی فیها فوج سالهم خزنتها الم یاتکم نذیر• قالوا بلی قد جاءنا نذیر فکذبنا وقلنا ما نزل الله من شیء ان انتم الا فی ضلـل کبیر• فاعترفوا بذنبهم فسحقـا لاصحـب السعیر؛ نزدیک است از شدت غضب پاره پاره شود، هر زمان گروهی در آن افکنده می‌شوند نگهبانان دوزخ از آنها سؤ ال می‌کنند: مگر انذار کننده الهی به سراغ شما نیامد! • می‌گویند: آری، انذار کننده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید! • اینجاست که به گناه خود اعتراف می‌کنند، دور باشند دوزخیان از رحمت خدا!»

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۸۳.    
۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۶۷.    
۴. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۳۰۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۹.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۶۲.    
۸. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۸۵.    
۹. انفال/سوره۸، آیه۲۰.    
۱۰. انفال/سوره۸، آیه۲۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۲۱.    
۱۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۰.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۳۸.    
۱۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۵۱۴.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۱۸. آل عمران/سوره۳، آیه۸۲.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۲۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۲.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴.    
۲۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص۴۰۰.    
۲۳. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۲۵۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۳۹۰.    
۲۵. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۹۲.    
۲۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۳، ص۶۰۴.    
۲۷. ملک/سوره۶۷، آیه۸.    
۲۸. ملک/سوره۶۷، آیه۹.    
۲۹. ملک/سوره۶۷، آیه۱۱.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۲۷.    
۳۱. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۹۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اقرار ».    



جعبه ابزار