معری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد بن خضر معرّی (م
۵۳۸ هـ.ق) عالم لغوی، نحوی و شاعری بزرگ در
شام بود.
او به سبب الفاظ زیبا و مضامین نیکو در شعر شهرت داشت.
وی در
بغداد با ادیبان بزرگی چون
ابن ناقیا،
ابیوردی و
خطیب تبریزی مجالست کرد.
ایشان در
ری و
اصفهان نیز با
ابن هباریه دیدار نمود.
او در
لغت و
نحو نیز مهارت داشت و نزد علما و شعرای بغداد به جایگاهی بلند رسید.
وی در مدح و هجو شعر میسرود و شرفالدوله بن قریش را ستوده است.
پس از بازگشت به شام، رسالهای در ده کتابچه نگاشت که سرشار از معانی غریب بود و در پشت جلد آن ابیات نونیه نوشت.
ایشان در
دمشق با قاضی زکی، حسن بن هبهاللّه (پدر ابن عساکر) و ابن برّی نشست و برخاست داشت و شماری از اشعارش را ابن صابر روایت کرد.
از آثارش کتاب
تحفة الندمان یاد شده است.
او در پایان عمر از دمشق به معره و سپس به حلب رفت و تا آخر عمر در آنجا زیست.
سرانجام در سال ۵۳۸ (هجری قمری) درگذشت.
ابویمن محمد بن خضر بن حسن معرّی تنوخی معروف به
سابق اهل معره (از بلاد شام) و شاعری بزرگ بود.
شعر وی از مضامین نیکو و الفاظی زیبا برخوردار بود.
او پس از آنکه از بغداد به شام مراجعت کرد، رسالهای نوشت که شامل ده کتابچه میشد و پر بود از معانی غریب و در پشت جلد آن ابیات نونیهای نوشت.
ایشان پس از آنکه از دمشق به شهر خود معره رفت، بعد از چند ماه به حلب کوچ کرد و تا آخر عمر خویش در آن شهر ماند.
ابویمن وقتی به بغداد رفت با افرادی چون ابن ناقیا، ابیوردی و خطیب تبریزی مجالست کرده و اشعار خویش را بر آنان ارایه نمود.
او سپس به ری و اصفهان سفر کرد و موفق به ملاقات ابن هباریّه شاعر شد.
سابق ابن عساکر دربارهاش میگوید: «ابوالیمن شاعری زیباسرا و عالم به علم لغت و نحو بود. در بغداد با علما و شعرای آن دیار معاشرت نمود و از بزرگان شعر و ادب بهره برد تا آنجا که خود در زمره آنان قرار گرفت.»
او در هجوگویی و تمجید دستی داشت و با اشعارش شرفالدوله بن قریش را ستود.
محمد بن خضر در دمشق همواره با قاضی زکی، حسن بن هبهاللّه (پدر ابن عساکر) و نیز ابن برّی بود.
ابومحمد بن صابر استاد ابن عساکر در سال (
۴۴۸ هـ.ق) بعضی از اشعار ایشان را از خود وی شنیده و از او اجازه نقل دریافت نمود.
تنوخی اثری داشت که
اسماعیل پاشا نام کتابش را
تحفة الندمان آورده است.
معرّی در سال ۵۳۸ (هجری قمری) از دنیا رفت.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «محمد بن خضر معرّی»، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲.